پیامبر اکرم و تفکر
دکتر افضل السادات حسینی،نورالدین محمودی،سید حسام حسینی
در اين مقاله تفکر، به عنوان محور اصلي در روش آموزشی پيامبر (ص) معرفي مي شود و سپس به شيوه هايي که پيامبر(ص) جهت برانگيختن مردم به تفکر به کار برده است، پرداخته می شود.
* روش بينشي
بينش هاي عمده اي که در سيره نبوي مد نظر است عبارتند از: بينش در مورد نظام هستي، دنيا، حقيقت انسان، زندگي و مرگ.پيامبر(ص) در سيره ي تربيتيشان همواره بشريت را دعوت به تفکر و تدبر در آفريده هاي خداوند مي کند تا بينش صحيحي نسبت به خداي عز و جل و آفريده هاي ايشان در دلها شکل گيرد. چون خداوند به ايشان توصيه فرموده که :
"أدع الي سبيل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتي هي أحسن" (نحل/125)
اي پيامبر دعوت کن مردم را به سوي پروردگارت به حکمت و موعظه و جدال احسن
نکته قابل تأمل در اينجا اينست که پيامبر(ص) همواره توصيه فرموده که از تفکر در امور ماوراي انديشه ي آدمي که جمود و انحراف و تحجر را در پي دارد پرهيز شود. ابن عباس گفته است:
روزي پيامبر (ص)به جماعتي که درباره ي خداوند مي انديشيدند، فرمود:
« تفکروا في خلق الله و لا تتفکروا في الله فأنکم لن تقدروا قدره» (ابو نعيم الاصبهاني، 1406ق: 238 )
"درباره ي آفرينش خداوند بيانديشيد، اما درباره ي خداوند ميانديشيد، زيرا که شما هرگز نمي توانيد به کنه و ذات اقدس او پي ببريد."
* روش سکوت
انساني که اهل تفکر باشد اهل سخنان بي فايده نيست و پيامبر (ص) چنين بود؛ و البته لازمه ي تفکر سکوت است و اساساً تفکر با سکوت، تمام و تکميل مي شود و پيامبر سکوتهاي طولاني داشتند.(المجلسي، ج1: 56 )
سکوت ايشان در يک زمان از جهت آن بود که همه ي مردم را به يک چشم ببيند و به گفتار همه به يک نحو گوش دهد؛ اما سکوتش در تفکر از آن رو بود که در چيزهاي باقي و فاني فکر مي کرد؛ و پيامبر(ص) مي فرمايد: « الصمت حکمه و قليل فاعله» (خاموشي حکمت و دور انديشي است و انجام دهنده ي آن اندک ). ( صحيح بخاري، 1407ق: 487)
رسول خدا(ص) اخلاقش قرآن و تجلي تمام عيار آيات الهي بود و سيره و منطق عملي آن حضرت، بر تفکر و تدبر استوار شده بود. سکوتش به درازا مي کشيد و بي ضرورت لب به سخن نمي گشود. لذا خاموشي اش به خاطر خود نبود بلکه به خاطر خرد خواهي بود.
از سکوت طولاني براي فرو رفتن در انديشه ي عميق و اداي حق کمک مي گرفت و با خرد فراوان و دورانديشي و فطرت پاک خود، دفتر زندگي، موقعيت مردم و احوال جوامع را ورق مي زد و از اوهام و خرافات، بيزار بود و با مردم، آگاهانه مي زيست.(صفي الرحمن مبارکفوري، 1382 : 82)
بنابر اين برداشتي که از مطالب فوق حاصل مي آيد اينست که اگر قرار است کودکان و نوجوانان به مستقل فکر کردن تشويق شوند و روي مناسب بودن ايده هاي خودفکر کنند بايد بقدر کافي بر روي روش بهره گيري از سکوت کار کنند. حتي در مور پرسشهايي که کودک براي پاسخ به آنها فقط بايد اطلاعاتي به خاطر بياورد، ترغيب او به تأمل و بازبيني پاسخ هايش قبل از بيان آنها، سودمند به نظر مي آيد.
* روش گفتگو و مباحثه
پيامبر(ص) از اين شيوه ي در آموزش فکري مسلمين بهره مي جست و ترديدي وجود ندارد که يکي از هدفهاي پيامبر(ص)در بهره گيري از اين روش وحدت نوع بشر بوده است. از اين روست که ايشان باب گفتگو را بر روي مردمان ساير اديان الهي مي گشايد و فرستادگاني را به ساير ممالک مي فرستد و در گفتگوي با آنها مي خواهد که در آنچه او مي گويد تفکر وتدبر کنند.
محمد(ص) در ميان اعراب باديه ظهور کرد و اعراب نسبت به عقايد و ايده هايشان بسيار متعصب عمل مي کنند و وقتي داراي يک عقيده شوند، نمي توان عقيده اشان را از آنها گرفت مگر بوسيله ي يک عقيده ي قوي تر و مؤثرتر.
بنابر اين محمد(ص) به گفتگو و مباحثه با قوم خود بر آمد و ابتدا از خانواده ي خود شروع کرد و سپس باب گفتگو و مباحثه را بر روي ساير اعراب گشود تا در خلقت و آفرينش خود تفکر کنند، در پرستش بتهايي که از سنگ و چوب ساخته بودند بيانديشند و به اشتباه خود پي برده و به حقيقت نايل آيند.
امروزه هدف فلسفه براي کودکان و نوجوانان بهره گرفتن از سائق هاي اجتماعي کودکان و استفاده از گفت و گو به عنوان وسيله اي براي پرورش فکري آنهاست. بنابر اين روش گفتگو و مباحثه موجب تحريک تفکر، تواناييها و علايق، تقويت قدرت استدلال و سنجش و قضاوت مي شود. درنتيجه معلمان بايد در برنامه هاي آموزشي خود براي پرورش قدرت تفکر و استدلال کودکان اين روش را مد نظر قرار دهند. (فيشر، 1385:26)
*روش داستان و عبرت آموزي
در سيره ي پيامبر(ص) مي توان داستانهاي زيادي را يافت که آنها را براي اصحاب بزرگ و کوچک که در حضور ايشان بودند بازگو و تعريف مي کرد و آنان نيز با توجه بسيار و با آمادگي و بيداري کامل به اين داستانها گوش فرا مي دادند.پيامبر(ص) براي ايشان داستانها و قصه هايي راجع به حوادث و رويدادهاي گذشتگان تعريف مي کرد تا اينکه هم افراد حاضر در آنجا و هم نسلهاي بعدي را تا روز قيامت، آگاه و بيدار سازد و به وسيله ي آنها پند و عبرت بگيرند.
* روش استدلالي
سيره تربيتي پيامبر بر بر استدلال مبتني است، يعني در مقام يک مربي، متربيان را به سوي آنچه با فطريات واقع بين و بي آلايش خود درک مي کنند هدايت مي کند، نه اينکه نخست مواد اعتقادي خود را به آنان تحميل و تلقين نموده و سپس براي دفاع از آنها دليل و برهان بياورد.
پيامبر در جواب کسي که که خواست اورا نصيحت کند، فرمود: « فاني اوصيک اذا انت همت بامر فتدبر عاقبه، فان يک رشدا فامضه و ان يک غياً فانته عنه». (الکافي، 1388ق:149)
« من تورا سفارش و نصيحت مي کنم ميکنم به اينکه هر زمان تصميم به انجام کاري گرفتي، درعاقبت آن کار بيانديشي پس چنانچه عاقبت آن رشد بود ( و کار درست و صحيحي بود) انجامش بدهي و اگر عاقبت آن کار گمراهي و تباهي بود، از آن دست بکشي و آن را رهاکني ».







با توجه به اهمیت و ضرورت خلاقیت و نیاز قابل تو جهی که جامعه به این مقوله دارد، اعضای این انجمن با عنوان هسته خلاقیت در صدد هستند تا با فعالیت در این زمینه و مسائل مرتبط با آن، با مدیریت سرکار خانم دکتر افضل السادات حسینی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، به این نیاز مبرم جامعه در حد توان پاسخ دهند. امید است در سایه حق و با همکاری دوستان و علاقمندان در این زمینه همچنان به فعالیت خود ادامه دهیم.