دگرگوني هاي اجتماعي قرن اخير و گرايش شديد به آموزش و پرورش جالب توجه است. گرايشي شديد كه تقريباً فراگير و جهاني است. آموزش و پرورش درحقيقت بايد مسئول رشد مردم به شيوه اي مرجح باشد. انسان با پرداختن به مسائلي فراتر از انباشت دانش مواجه است.

انسان موجودي خلاق و منحصربه فرد است كه نمي توان براي توانايي هايش حد و مرزي قرار داد. او را نبايد در تقسيم بندي هاي سني خاصي براي رشد محصور كرد، او مي تواند از زمان انعقاد نطفه تاپايان عمر به رشد و تعالي خود ادامه دهد. 

 وايتهد به فلسفه صبغه اي رازآميز بخشيد و از فروكاستن آن به ساحت استدلال و منطق اجتناب داشت. ماهيت انسان را ممتد در فضا و زمان دانسته و تعليم و تربيت را چون امري عام و مادام العمر كه در هر مكان و توسط هر نهاد رسمي و غير رسمي در جريان است مي نگريست و به شبكه اي ارتباطي قايل بود كه رخدادها و تجربه هاي آدمي را چون فرآيندي، به هم مرتبط ميكند، واقعيتهاي عيني و تصورات ذهني را لاينفك دانسته و شناخت را  حاصل انديشه ها و مفاهيم پويا در پيوستاري زماني تعريف ميكند كه از امتزاج عواطف و احساسات با داده هاي عيني و تجربي حاصل مي گردد.

اگرچه وايتهد سه مرحله "عشق" ،"دقت" و "تعميم" رابراي تربيت بر مي شمارد. نبايد اين دوره ها را مستقل و منحصر به سال هاي خاص پنداشت. در واقع اين دوره ها همپوشاني داشته و در سراسر طول زندگي در يك فرايند مارپيچي درحال تكرارند چنان كه ازدل هر مرحله،مرحله  ديگري زاده شده و با آموخته هاي قبلي پيوستگي و ارتباط معناداري ايجاد ميكند.


 علاقه مندان برای مطالعه کامل مقاله خوانشي بر "فلسفه ي پويش" آلفرد نورث وايتهد، زمينه اي براي آموزش مادام العمر، نوشته دکتر افضل السادات حسینی، تحسیم الیاسی و شب بو حقگو، می توانند به کتاب مجموعه مقالات هشتمين همايش انجمن فلسفه تعليم و تربيت ايران، فلسفه آموزش و يادگيري مداوم، دانشگاه شهيد چمران اهواز مراجعه نمایند.