دکتر افضل السادات حسینی و همکاران در تازه ترین پژوهش خود به بررسي عوامل موثر در پرورش تفكر انتقادي با تاكيد بر آراء فريره و كاربرد پذيري آن در مقطع متوسطه پرداخته اند.

تفكر انتقادي تقريباً به معناي تفكر انديشمندانه و منطقي است كه بر روي تصميم گيري براي انجام دادن چيزي يا باور آن، متمركز است. به عقيده فريره براي كسي كه داراي تفكر انتقادي است مهمترين امر، تغيير دائمي واقعيت است، به منظور تثبيت مقام انساني افراد. روش پژوهش در اين نوشتار، روش توصيفي – تحليلي است؛ بر اين اساس پژوهشگر در پي آن است كه ابتدا با مطالعه و بررسي متون و محتواي مطالب، گزارشي از عوامل مؤثر در پرورش تفكر انتقادي از ديدگاه فريره ارائه دهد، سپس ضمن تشريح و تبيين دلايل فريره، به كاربرد پذيري آن در مقطع متوسطه بپردازد.

بر اساس مطالعات صورت گرفته و بررسيهاي انجام شده، اين نتايج به دست آمد كه عوامل مؤثر بر تفكر انتقادي از نظر فريره عبارتند از:

گفت وشنود، طرح مسئله، بازنمايي، رمزگذاري و هشيارسازي فرد؛

همچنين براي كاربردپذيري تفكر انتقادي در دانش آموزان مقطع متوسطه اين نتايج حاصل شد كه روشهاي گفت وگو، تفكر انتقادي، تواناسازي، شكل گيري ارزشها كه در روش آگاهسازي فريره وجود دارند، در پرورش آرامش دروني دانش آموزان مقطع متوسطه كاربرد دارند.

بر اين اساس روشهاي تدريس از موضوع – محوري و معلم- محوري، به فعاليت- محوري و يادگيرنده-محوري تغيير يافته و دانش آموز به جاي حفظ كردن و ذخيره كردن اطلاعات، به تفكر ميپردازد و معلم ميتواند از طريق تشويق به بحث، پرسش و ساير روشهاي مناسب، براي تبادل فكري ميان خود و شاگردان دركلاس، به فرايند تفكر انتقادي در اين مقطع، كمك نمايد.